نان رایگان، انقلاب رایگان… و بچه رایگان!
نان، آب، بورسیه… و بچه: تحلیل طنزآمیز از بسته «صدور انقلاب» جمهوری اسلامی
در جهان سوم
در دنیایی که شعار «صدور انقلاب» برای جمهوری اسلامی معادل «صدور ایدئولوژی»
شده، شگردی نو پدید آمده است: دعوت از کشورهای فقیر، وعده بورسیه، نان، آب، تحصیل
در حوزه یا دانشگاهی چون «دانشگاه بینالمللی طلاب خارجی» و بازگشت یا حضور فعال
در کشورهای مبدا. نکتهای که اغلب نادیده میماند: «فرزندان» این طرح.
در این گزارش قصد داریم با زبان طنز، اما با پشتوانه داده، به این سوال
بپردازیم: وقتی «نان هست ولی مسئولیت کمتر نوشته شده»، چه بر سر «بچهها» میآید؟
۱. بسته صدور انقلاب: چه
چیزی در آن است؟
جمهوری اسلامی، پس از انقلاب ۱۳۵۷، همواره بهدنبال گسترش نفوذ در جهان اسلام بوده است. یکی از کانالهای مهم
این کار، شبکهی آموزشی و فرهنگی بینالمللی است که در آن دانشجویان و طلاب خارجی
پذیرفته میشوند. در برخی گزارشها آمده است که حدود ۴۰٬۰۰۰ دانشجوی خارجی در این سازوکار داشتهاند.
در آفریقا، یکی از مناطق هدف این طرح، این سازوکار «هزاران دانشجوی
آفریقایی» دارد.
هدف؟ «صدور انقلاب اسلامی» در بستر آموزش، ایدئولوژی و نفوذ نرم.
اما وقتی وعده نان و بورسیه میدهی، انتظار میرود مسئولیت اجتماعیای هم
بپذیری…
2.
بچههای بسته: آنجا
کجایند؟
اگر یک طلبه یا دانشجوی خارجی بیاید، تحصیل کند، ممکن است ازدواج کند یا
فرزند بیاورد — اما در گزارشها کمتر ذکر شده که این فرزندان چه وضعیتی دارند:
شناسنامه دارند؟ با پدر رسمیاند؟ جامعه میزبانشان چگونه با آنها برخورد میکند؟
دادههای رسمی کم هستند و در اکثر موارد فقط دیده شده که جمهوری اسلامی «از
کشورهای فقیر دانشجو جذب کرده تا نفوذش را افزایش دهد». پس طنز ماجرا این است:
«نان و آب دادهای، انقلاب صادر کردهای… تا بچه هم بیاید، ولی دفتر ثبت مسئولیتش
پیدا نیست.»
3.
چرا این وضعیت؟ و
پیامدها؟
– از منظر جمهوری اسلامی: این پروژه ابزاری برای «عمق استراتژیک»، «گسترش
ایدئولوژی»، «ایجاد شبکهای از پیروان» در کشورهای هدف است.
– از منظر کشورهای مبدا و دانشجویان: وعدههای بورسیه و تحصیل اما ممکن است با
چالشهای شناسنامه، تبعیض، یا هویت فرهنگی همراه شود.
– و از منظر فرزندان: وقتی بسته تحویل داده شده ولی مستند مسئولیت کمتر دیده
شده، ممکن است «شناسنامه»، «پذیرش پدر»، «حق تحصیل یا زندگی» دچار خلل شود.
4.
طنز صادقانه:
فرض کن بسته تبلیغاتی: «بیایید، نان بخورید، تحصیل کنید، انقلاب صادر کنید.»
اما قاعدهاش نوشته نشده: «بچه بیاورید، دفترچهش را بگیرید، بعد مسئولیتش
را بپذیری.»
عرصه میشود صحنهای که «بچه رایگان» در پیشنهاد بود، ولی در عمل «بچه دغدغهدار»
میشود.
جمعبندی:
وقتی کشوری میخواهد با وعده بورسیه و نان، ایدئولوژی صادر کند، باید آماده
باشد که مسئولیتش را نیز بپذیرد. اگر بسته «بچه» هم داشت، باید پذیرش کند که این
بچهها متعلق به معادلهاند، نه فقط کالاهای یک پروژه تبلیغاتی. در غیر این صورت،
سایه درخت انقلاب وقتی نان کم شود، خیلی زود کمپشت میشود.
🌍 ژورنالیست | انجمن خبرنگاران حامی محیط زیست
محيط زيست، دغدغه زندگيست...
✴️ وقتی نان نباشد، هیچ درختی سایه نمیدهد.
@journalistsir | @bahrm8
https://journalistsirani.blogspot.com
Comments
Post a Comment