سرمایههای ایرانیان خارج از کشور؛ آخرین هدف برای جبران کسری بودجه
عارف فرموده ایرانیان خارج از کشور «سرمایههای قابل توجهی» دارند و فقط مانده ما بلد شویم آنها را بالفعل کنیم.
انگار همانطور که جیب مردم داخل کشور با مصوبات قانونی و غیرقانونی خالی شد تا کسری بودجه پوشش داده شود، حالا نوبت به سرمایههای فراری رسیده است.
واقعیت ساده است:
مردم داخل کشور دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند.
ایرانیان خارج کشور، بهویژه دو تابعیتیها، امنیت سرمایه و آینده خود را در غرب ترجیح میدهند.
تحریم و بیثباتی قوانین، مانع هر سرمایهگذاری واقعی در ایران است.
دعوت به «سازوکار منطقی برای جذب سرمایههای ایرانیان خارج از کشور» بیشتر شبیه شوخی تلخ رسانهایست تا برنامه عملیاتی. اول امنیت و اعتماد بسازید، بعد به فکر پول باشید.
وگرنه سرمایهها همان جایی میروند که ارزش دارند، نه جایی که وعده داده میشود.
در کشوری که هر سال با مصوبات قانونی و غیرقانونی جیب مردم داخل خالی میشود تا کسری بودجه پوشش داده شود، دیگر چیزی از مردم داخل باقی نمانده که بتوان از آن پول درآورد.
حالا معاون اول رئیسجمهور به فکر سرمایههای ایرانیان خارج از کشور افتاده است؛ همان سرمایههایی که به دلایل امنیتی و اقتصادی از ایران فرار کردهاند و امروز در غرب در حال شکوفاییاند.
انگار دولت تصور میکند با طراحی یک «سازوکار منطقی»، پولها خودشان از آمریکا و انگلیس به ایران میریزند، بدون اینکه کوچکترین تضمینی برای امنیت و بازگشت سرمایه وجود داشته باشد.
معاون اول رئیسجمهور، در جلسه شورای معاونان بورس، با تأکید بر «وجود منابع قابل توجه در خانهها و حتی خارج از کشور»، بیان کرد که یکی از مهمترین دغدغههای برنامه توسعهای دولت، چگونگی بالفعل کردن سرمایههای ایرانیان خارج از کشورست. ایشان تأکید کردند که در صورت طراحی «سازوکار منطقی و اصولی»، میتوان این سرمایهها را در خدمت توسعه اقتصادی ایران قرار داد.
۱. سرمایههای ایرانیان خارج از کشور؛ واقعی و دسترسپذیر؟
ایرانیان خارج از کشور عمدتاً کسانی هستند که به دلایل اقتصادی، سیاسی یا امنیتی ایران را ترک کردهاند. بسیاری دو تابعیتیاند و امنیت سرمایه و دارایی خود را در خارج از کشور ترجیح میدهند. تحریمها و محدودیتهای بینالمللی، انتقال سرمایه و راهاندازی کسبوکار در ایران را دشوار کرده است. بنابراین، صحبت از جذب سرمایههای ایرانیان خارج از کشور بدون تضمین امنیت اقتصادی و حقوقی، بیشتر شبیه یک شعار رسانهای است تا برنامه عملیاتی واقعی.
۲. تجربه داخلی؛ اعتماد سرمایهگذاران
جذب سرمایه داخلی نیز با مشکلات جدی مواجه است: تورم، نوسان بازارها و سیاستهای غیرقابل پیشبینی باعث شده مردم عادی تمایلی به سرمایهگذاری بلندمدت نداشته باشند. وقتی اعتماد داخلی ضعیف است، انتظار داریم ایرانیان خارج کشور با ریسکهای بیشتری مواجه شوند و سرمایه خود را وارد ایران کنند؟ پاسخ واضح است: سرمایه بدون اعتماد، فرار میکند.
۳. توسعه اقتصادی بدون امنیت و قوانین شفاف، رؤیایی دستنیافتنی
برای جذب سرمایههای خارجی و ایرانیان خارج از کشور، ایران نیازمند اقدامات مشخص است:
قوانین اقتصادی و مالی شفاف و ثابت؛
تضمین مالکیت و امنیت سرمایه؛
ابزارهای عملیاتی برای مدیریت تحریمها؛
بازسازی اعتماد عمومی و بینالمللی.
بدون این زیرساختها، هر «سازوکار منطقی» تنها یک شعار رسانهای خواهد بود و نه مسیر واقعی توسعه اقتصادی.
۴. نتیجهگیری: از فرار مغزها تا فرار سرمایهها
اظهارات عارف درباره سرمایههای ایرانیان خارج از کشور، نشاندهنده شناخت دولت از ظرفیتهاست، اما واقعیتهای اقتصادی و سیاسی ایران، این ظرفیتها را دستنیافتنی کرده است. اگر ایران میخواهد از این منابع برای توسعه اقتصادی بهره ببرد، پیش از هر چیز باید اعتماد سرمایهگذاران داخلی و خارجی را بازسازی کند. در غیر این صورت، این صحبتها تنها بازتاب ناکامی سیاست داخلی، فرار مغزها و فرار سرمایهها خواهد بود.
🌍 ژورنالیست
محيط زيست، دغدغه زندگيست...
✴️ وقتی نان نباشد، هیچ درختی سایه نمیدهد.
@journalistsir | @bahrm8
https://journalistsirani.blogspot.com

Comments
Post a Comment