تحلیل و بازنویسی از گزارش امید غیاثوند منتقد و کارشناس سینما

 وج نو در پرده‌های آخر | چهار ایستاده در سینما


✍️ تحلیل و بازنویسی از گزارش امید غیاثوند منتقد و کارشناس سینما

مقدمه:

مرگ ناصر تقوایی، تنها فقدان یک فیلمساز نیست؛ نماد خاموش شدن چراغ تفکر در سینمایی است که روزی با اندیشه زاده شد، نه با بودجه و سفارش. تقوایی از آخرین نسل کارگردانانی بود که به دوربین، به چشم جامعه می‌نگریستند. با رفتن او، موج نویی که از دل جنوب شهر و دالان‌های تنگ «گاو» برخاست، در سکوت به انتها رسید.

در دهه ۳۰ و ۴۰ شمسی، وقتی سینمای ایران درگیر قهرمان‌سازی‌های کاریکاتوری و پایان‌های شیرین بود، نسیمی از فرانسه وزید: «موج نو». جنبشی فرهنگی و سینمایی که در پاریس زاده شد و در تهران معنا گرفت. فیلم‌هایی چون «جنوب شهر» فرخ غفاری و «گاو» داریوش مهرجویی مسیر تازه‌ای گشودند؛ جایی میان اعتراض اجتماعی و تأمل فلسفی.


موج نو نه فقط سبک تصویری که اندیشه‌ای تازه بود؛ واکنشی علیه ابتذال، علیه روایت‌های تکراری، و علیه نگاه مصرفی به هنر.

از فرخ غفاری تا سهراب شهید ثالث، از علی حاتمی تا ناصر تقوایی، همه در پی یک پرسش بودند:

آیا می‌توان در سرزمینی با ممیزی، سانسور و فقر فرهنگی، هنوز از حقیقت گفت؟

در دهه‌های بعد، این نسل یکی‌یکی از میان رفت. برخی به تبعید رفتند، برخی به انزوا، و برخی به فراموشی سپرده شدند. امروز تنها چهار نفر از آن نسل مانده‌اند — چهار ایستاده بر سکوی خسته سینما:

🎬 بهرام بیضایی؛ کارگردانی که واژه را به تصویر تبدیل کرد. از «رگبار» تا «باشو»، او سینمایی آفرید که میان اسطوره و واقعیت در نوسان است. مهاجرتش به آمریکا نه از میل، بلکه از بی‌جایی در وطن بود.

🎞️ بهمن فرمان‌آرا؛ مردی میان نظم اروپایی و احساس شرقی. تهیه‌کننده‌ای که بوی ادبیات می‌داد و کارگردانی که از مرگ و خاطره، شعر ساخت. «بوی کافور، عطر یاس» تا امروز آخرین طغیان نجیب اوست.

📽️ امیر نادری؛ فرزند جنوب، دونده‌ای بی‌پایان در جغرافیای جهان. از «تنگسیر» تا «آب، باد، خاک»، او روایتگر سرسختی ایرانی بود که در تبعید ادامه یافت. اکنون در ژاپن، دور از خاکش، هنوز فیلم می‌سازد؛ بی‌هیاهو، بی‌ادعا.

🎥 مسعود کیمیایی؛ شمایل قهرمان‌ساز موج نو، از «قیصر» تا «گوزن‌ها». او برخلاف هم‌نسلانش ماند، ساخت، و به نقدش کشیدند، اما هنوز بر صحنه است. شاید آخرین بازمانده‌ی آن شور انقلابی باشد که از پرده به خیابان رسید.

جمع‌بندی:

مرگ ناصر تقوایی یادآور پایان یک فصل است؛ فصلی که با بیضایی آغاز شد و با تقوایی خاموش. موج نو تنها یک حرکت سینمایی نبود، بلکه تمرینی برای تفکر بود؛ برای گفتن آنچه گفتنش خطر داشت.

امروز در میان موج‌های مصنوعی جشنواره‌ای، رد پای آن صداقت سینمایی دیگر دیده نمی‌شود. آن چهار ایستاده، همچون فانوس‌هایی‌اند در مه؛ روشن، اما تنها.

اگر روزی «گاو» نماد تفکر بود، امروز گاوهای دیگری در سالن‌های سینما چرا می‌کنند — پرزرق‌وبرق، بی‌فکر، و بی‌موج.

🕯️ سینمای متفکر ایران رفت، اما هنوز می‌توان به یاد آن نوشت و تماشا کرد؛ شاید تا روزی که موجی تازه برخیزد.

📎 منبع اصلی: گزارش امید غیاثوند

@omidghiasvand_

🌍 ژورنالیست | انجمن خبرنگاران حامی محیط زیست

محيط زيست، دغدغه زندگيست...

✴️ وقتی نان نباشد، هیچ درختی سایه نمی‌دهد.

@journalistsir | @bahrm8

https://journalistsirani.blogspot.com

Comments

Popular posts from this blog

وقتی زباله صنعتی اروپا را به‌اسم «توسعه» به انقلابیون ایران قالب کردند

خاورمیانه در دهه آتی

ناصر تقوایی درگذشت