🔻وقتی «دیر فهمیدن» کشور را می‌سوزاند؛ از صدام تا امروز ما




🔹طارق عزیز معاون صدام در خاطراتش نوشت که صدام، شش ماه قبل از حمله، بالاخره فهمید باید کوتاه بیاید؛

اما وقتی هیأت عراقی به آمریکا رسید، کاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت امریکا فقط یک جمله گفت:

«خوشحالیم عاقل شدید… ولی خیلی دیر.»

🔹۲۰ مارس، ساعت ۱۹، بمب‌ها فرود آمدند.

نه به‌خاطر تصمیم صدام؛

به‌خاطر دیر شدن تصمیمش.

🔹این روزها میان تنش تهران و واشنگتن، این روایت یک پیام ساده دارد:

گاهی مسئله «عاقل بودن یا نبودن» نیست؛

مسئله این است که آیا هنوز وقت باقی مانده یا نه.

🔹حکومت‌ها معمولاً وقتی دیر می‌فهمند که دیگر کسی آماده شنیدن نیست.

تاریخ فقط یک بار هشدار می‌دهد.



 شرایط امروز ایران


طارق عزیز در خاطراتش روایت می‌کند که شش ماه پیش از حمله ۲۰۰۳، صدام او و تمام مقامات ارشد عراق را بی‌خبر به کاخ ریاست‌جمهوری فراخواند.

 صدام، خسته و مردد، اعلام کرد که پس از سال‌ها تنش با غرب، تصمیم گرفته کنار برود، قدرت را به شورای رهبری واگذار کند و کشور را از جنگ نجات دهد.

 وزرا و ژنرال‌ها نفس راحتی کشیدند؛ فرصتی برای جلوگیری از ویرانی به‌وجود آمده بود.

کارگروهی تشکیل شد، به اروپا و آمریکا رفتند، با سناتورها، نمایندگان و دولت بوش دیدار کردند. 

اکثر کشورهای غربی از این «عقلانیت دیرهنگام» استقبال کردند. 

اما وقتی نوبت به ملاقات با کاندولیزا رایس رسید، او تنها یک جمله گفت:

«خوشحالیم صدام تصمیم گرفته کنار برود… اما دیر است.»

تصمیم همان بود که اعلام شد:

۲۰ مارس، ساعت ۱۹، حمله آغاز می‌شود.

و همان شد.

طارق عزیز در پایان می‌نویسد: «همه چیز، دقیقاً در همان ساعت اتفاق افتاد.»


پیوند عبرت‌آموز به وضعیت کنونی جمهوری اسلامی و آمریکا

امروز، وضعیت جمهوری اسلامی در مواجهه با آمریکا و غرب شباهت‌های نگران‌کننده‌ای با روزهای پایانی حکومت صدام دارد؛ نه از نظر ماهیت، بلکه از نظر رفتار حکمرانی، دیرتصمیم‌گیری و انکار بحران.

سه شباهت کلیدی کاملاً قابل تأمل است:


۱. اطمینان کاذب به «زمان بی‌پایان»

صدام تا آخرین ماه‌ها تصور می‌کرد که می‌تواند با بازی دیپلماتیک، تعلیق، مقاومت لفظی، و وقت‌کشی، تهدید آمریکا را مدیریت کند.

جمهوری اسلامی نیز سال‌هاست تنش‌ها را «قابل مدیریت» می‌داند:

پرونده هسته‌ای، بحران منطقه‌ای، تحریم‌های فزاینده، و بی‌ثباتی اقتصادی.

اما واقعیت این است:

گاهی اتفاق‌ها ناگهان دیر می‌شود.


۲. بی‌اعتمادی عمیق جهان به پیام‌های متناقض

غرب به صدام اعتماد نداشت چون حرف و عمل او همخوان نبود:

«بازرسان را راه بده – نه، دوباره بله، دوباره نه…»

جمهوری اسلامی نیز با پیام‌های متضاد داخلی و خارجی، کانال‌های اعتماد را تضعیف کرده است؛

گاهی مذاکره، گاهی تهدید، گاهی انکار.

دنیای سیاست از تناقض عبور نمی‌کند؛ فقط یادداشت می‌نویسد و تصمیم می‌گیرد.


۳. تصمیم‌های انقلابیِ دقیقه نود هیچ‌کس را قانع نمی‌کند


وقتی صدام در آخرین لحظه گفت می‌خواهد کنار برود و همه‌پرسی برگزار کند، جهان گفت: «دیر است.»

در ایران نیز اگر زمانی تصمیم به مصالحه گرفته شود—در پرونده هسته‌ای، در منطقه، یا در سیاست داخلی—هیچ تضمینی نیست که جهان بپذیرد «فرصت هنوز باقی است».

تاریخ سیاست نشان داده است که

برای کسانی که دیر می‌فهمند، هیچ تصمیمی عاقلانه به‌موقع نیست.


پیام اصلی برای مقامات امروز ایران


این روایت یادآوری می‌کند که:

در روابط بین‌الملل، زمان از همه چیز مهم‌تر است؛ حتی از تصمیم درست.

اگر نظام سیاسی نشانه‌های بحران را نبیند،

اگر تهدیدها را جدی نگیرد،

اگر اصلاحات و تغییرات را مدام به آینده موکول کند،

اگر تصور کند «هیچ‌کس جرأت حمله یا اقدام سخت ندارد»…

آن‌وقت روزی خواهد رسید که جهان بگوید:

«خوشحالیم بالاخره تصمیم گرفتید… اما دیر است.»

این روایت طارق عزیز، نه یک خاطره، بلکه یک هشدار است؛

هشداری که برای مقامات مذهبی کم‌تجربه و محاصره‌شده در حلقه‌های خودی امروز ایران، شاید مهم‌ترین درس باشد:

پیشگیری همیشه ممکن است… تا زمانی که دیگر ممکن نباشد.


#ایران #ایالات_متحده #جمهوری_اسلامی #عبرت_تاریخ #صدام #طارق_عزیز #خاورمیانه #بحران_سیاسی #مدیریت_بحران #ژورنالیسم #تحلیل_سیاسی #یادداشت #محیط_زیست_سیاسی

@journalistsir | @bahrm8

https://draft.blogger.com/blog/post/edit/5664775229899411137/6393091525178078675

Comments

Popular posts from this blog

وقتی زباله صنعتی اروپا را به‌اسم «توسعه» به انقلابیون ایران قالب کردند

خاورمیانه در دهه آتی

ناصر تقوایی درگذشت